انجمن علمی مدیریت صنعتی

دانشگاه آزاد واحد سمنان

انجمن علمی مدیریت صنعتی

دانشگاه آزاد واحد سمنان

عوامل موثر بر انگیزش شغلی کارکنان در سازمانها

انسان در همه سازمانها چه صنعتی چه بازرگانی یکی از عوامل مهم در پیشبرد اهداف سازمان

تلقی می شود .
در جهت نیل به افزایش کارایی و بهره وری هر چه بیشتر این عامل باید عوامل

انگیزاننده را در
او شناخت و سپس برای ارضای این نیازها درجهت افزایش کارائی همت گماشت

ضمن اینکه کلیه صاحبنظران مدیریت انگیزش رافرایندی
پیچیده و ... بنابراین دارای ماهیت چند

بعدی دانسته اند از این رو فهم و کاربردآن نیازمند وقوف بر دانش مربوط و هنر
بکارگیری آن می

باشد .البته برای هر مدیری درسازمان آگاهی ازمسئله انگیزش  کارکنان ؛که در واقع پی جویی
علت وسبب حرکت و رفتارهای اعضا و افراد سازمان است .ضرورت تام دارد. کنکاش در مسئله

انگیزش ؛ پاسخ چراهای رفتار آدمی است ؛چرا انسان در سازمان کار میکند ؟ چرا بعضی افراد

فعال و برخی کم کارند ؟ علت علاقه به شغل و بی علاقگی به کار چیست؟ این سوالات و

بسیاری دیگر همه با موضوع انگیزش در ارتباط هستند و پاسخ به آنها درانگیزش وانگیزه ها ی

کارکنان خلاصه می شود . از اینرو مدیران با احاطه به نحوه انگیزش کارکنان و انگیزه های آنان

می توانند در تحقق اهداف سازمان به کمک کارکنان به سهولت گام برداشته و در انجام سایر

وظایف خود نیز موفق باشند .

انگیزش عبارتست از مجموعه ای از نیروها که موجب می شود اشخاص به شکل های مختلف

رفتار نمایند. انگیزش با یک نیاز آغاز می شود. اشخاص راههای ارضاء نیازهایشان را جستجو و
سپس متناسب با آن رفتار می کنند. عملکرد ناشی از این رفتار، مجموعه ای از پاداشها و

تنبیه ها را به همراه خواهد داشت. یک نتیجه مطلوب به شکلهای مختلفی می تواند نیاز اولیه
رابرطرف کند.اولین نظریه مربوط به انگیزش برمفهوم هدونیسم که براساس آن اشخاص خواهان
 خوشبختی و آسایش بوده و از درد و ناراحتی دوری می کنند استوار است. مدیریت علمی با
این ادعا که پول عامل اولیه انگیزش انسان در محیط کار است،نظریه مزبور را وسعت بخشید. در
 نظریه روابط انسانی اعتقادبراین بودکه عوامل اجتماعی انگیزه های اولیه انسان هستند.طبق
 نظریه آبراهام مازلو نیازهای انسان دارای سلسله مراتب است که با نیازهای فیزیولوژیکی آغاز
و نیازهای تعلق، منزلت، و بالاخره خودیابی را دربرمی گیرد. فهرست نیازهای ماری شامل
 بسیاری نیازهای مرتبط با کار است که فاقد سلسله مراتب بوده و از ترتیب، دانستن و ....
به نظر ماری این نیازها عموماً اکتسابی بوده، دارای دو ویژگی جهت و شدت می باشند. تئوری 
 الدرفر شکل تجدید نظر شده سلسله مراتب نیازهای مازلو است که دارای ویژگی برگشت به

مرحله قبل نیز می باشد. در تئوری هرزبرگ، رضایت و نارضایتی به
جای اینکه دو سریک طیف
باشند، با یکدیگر متفاوت بوده و بر روی دو طیف جدا قرار دارند.

به عبارت دیگر نقطه مقابل رضایت، نارضایتی نیست. بلکه عدم رضایت می باشد. در عوض نقطه
 مقابل نارضایتی، عدم نارضایتی خواهد بود. فرض بر این است که عوامل انگیزشی بر رضایت اثر
می گذارند و عوامل نگهدارنده یا بهداشتی بر عدم رضایت اثر خواهند گذاشت. تئوری هرزبرگ در
 میان مدیران از شهرت زیادی برخوردار است لیکن دارای کمبودهای زیادی نیز می باشد. سایر
 نیازهای مهم فردی عبارتند از : نیاز به کسب موفقیت، نیاز به تعلق و نیاز به قدرت، این نیازها
بخشی از تئوری ماری نیز می باشند ولی تا حد زیادی به صورت مستقل و جدا از یکدیگر مورد
 مطالعه قرار گرفته اند. در این بخش نظریه های مختلف درباره انگیزه ها و نیازهای انسانی مورد
مطالعه قرار گرفتند. با وجود همه تفاوتها این نظریه ها ازوجوه اشتراک نیز برخوردارند. به عنوان
مثال : مازلو و آلدرفر به وجود سلسله مراتب در نیاز اعتقاد داشتند. در حالی که هرزبرگ دو
مجموعه جدا از هم ارائه می دهد. این تئوریها دارای نقاط ضعفی هم هستند، به عنوان مثال
آنها عوامل ایجادکننده انگیزه را معرفی می کنند ولی به فرآیند واقعی انگیزش اشاره زیادی
 نکرده اند.

توجه به عوامل انگیزشی کارکنان و نیازهای آنها و توجه به تفاوت های فردی هر یک از کارکنان
یکی از مهم ترین عواملی است که در بهره وری نیروی انسانی می توان به آن دست یافت و
یکی از شرایط مهم و اساسی برای رسیدن به هدف در هر کاری برانگیختن و ایجاد انگیزه در
افرادی است که آن کار را انجام می دهند . عوامل متعددی در انگیزه کاری پایین در سازمانها
 وجود دارند و به همین دلیل مدیریت بدنبال راهها و تکنیک هایی باید باشد که بتواند انگیزه
 های کارکنان خود را افزایش دهد . این کار با پرداختهای تشویق - قدردانی کتبی ویا گردش
 شغلی صورت می گیرد. آگاهی از چگونگی تفاوت افراد می تواند به مدیر کمک کند تاکارکنان
خود را بهتر بشناسند و درنتیجه اقداماتی انجام دهد که هدف از آن فراهم آوردن واجبات ارضای
 نیاز کارکنان باشد با در نظر گرفتن این که برخی از کارکنان برای مشاغل فروش ,تعدادی
 برای مشاغل ستادی وگروهی برای مشاغل تحقیقاتی مناسبترند،آگاهی از این تفاوتها در
 تصمیم گیری مربوط به سازماندهی یعنی اینکه چه کسی را به چه شغلی بایدگمارد می تواند
 مفید باشد . آگاهی از نیاز های افراد سازمانی مدیران را در دادن یا ندادن پاداش یاری می
کند .عکس العمل برخی از کارکنان در مقابل پاداشهای مختلف متفاوت است واین آگاهی در
زمینه تفاوت در نیازها می تواند به مدیر کمک کند تا سیستمهای منطبق با نیازهای کارکنان را
طرح ریزی کند. 
        

نگاهی بر دستاوردهای فردریک هرزبرگ

فردریک هرزبرگ متولد 1923 بوده و در سال 2000 از دنیا رفت. او روانشناسی معروف بود که به یکی از تأثیرگذارترین چهره‌های مدیریت تبدیل شد.

دلیل معروف شدن وی، معرفی اصطلاح غنی سازی شغل و تئوری انگیزشی-بهداشتی بود. کتاب او با عنوان "یکبار دیگه بگو چطور کارمندان را با انگیزه می‌کنی؟" تا سال 1987 بیش از 2/1 میلیون نسخه فروش کرد و پر تقاضاترین مقاله مجله بررسیهای هاروارد شد. هرزبرگ به کالج شهر نیویورک وارد شد، اما تحصیلش را نیمه کاره رها کرد تا به ارتش بپیوندد. از آنجا که او مأمور گشت بود، جزو یکی از شاهدان اصلی مسئله اردوگاه اسرای داچاو بود. به نظر خودش، این تجربه و صحبتهایش با دیگر آلمانی‌هایی که در آن منطقه زندگی می‌کردند، جرقه‌ای بود که باعث علاقه‌مندی او به موضوع انگیزش شد. هرزبرگ در سال 1946 از کالج شهر فارغ التحصیل شد و به دانشگاه پیتسبورگ رفت تا تحصیلات تکمیلی را در رشته دانش و بهداشت عمومی به انجام رساند. درجه دکتری را با ارائه تزی با عنوان "متغیرهای آثار آتی درمان با شوک الکترونیکی" دریافت کرد.

وی تحقیقاتش را همزمان با شروع تدریس به عنوان استاد روانشناسی در دانشگاه وسترن ریزرو کلیولند آغاز کرد و بعدها به دانشگاه یوتا رفت و در آنجا درجه استادی مدیریت را در دانشکده مدیریت بدست آورد.

فردریک هرزبرگ در سال 1975 تئوری دو عاملی بهداشتی- انگیزشی را ارائه کرد. تئوری هرزبرگ یک مجموعه از عواملی را که منجر به نارضایتی شغلی می شود، مشخص کرده است که این عوامل را بهداشث یا نگهدارنده معرفی می کند. وی همچنین مجموعه عواملی را که باعث ایجاد رضایت شغلی و انگیزه در شغل می شود، تحت عنوان عوامل انگیزش مطرح می نماید.

عوامل بهداشتی یا نگهدارنده عبارتند از: حقوق، مقام، شرایط کاری، سرپرستی، خط مشی ها، مدیریت سازمان، روابط متقابل افراد و .... این عوامل مستقیما با فعالیت کاری افراد ارتباطی ندارد، اما وقتی کیفیت آنها کاهش می یابد، باعث نارضایتی کارکنان می شود. عوامل انگیزاننده عبارتند از شرایط ذاتی یک شغل که می تواند منجر به رضایت شغلی افراد شود.

شکل زیر نقش عوامل بهداشتی و انگیزشی را در رضایت و نارضایتی کارکنان نشان می دهد:


 

عوامل انگیزاننده:

موفقیت

شناسایی

ماهیت شغل

مسئولیت

رشد و ترقی

عوامل بهداشتی:

سرپرستی

شرایط کاری

روابط متقابل شخصی

پرداخت حقوق و امنیت شغلی

خط مشی ها و مدیریت سازمان


 

نقش عوامل بهداشتی – انگیزشی در رضایت و عدم رضایت کارکنان

عوامل انگیزشی وجود ندارند عدم رضایت

عوامل انگیزشی وجود دارند رضایت

 
 

 عوامل بهداشتی وجود دارد باعث ایجاد رضایت نمی شود

عوامل بهداشتی وجود ندارد عدم رضایت

 
 

 کاربردهای تئوری هرزبرگ برای مدیران

 تئوری دو عاملی هرزبرگ ارتباط خاصی با محیط کاری دارد. مدیران برای اینکه بتوانند در محیط کار ایجاد انگیزش نمایند، لازم است از دانش خود برای اطمینان از اینکه عوامل بهداشتی در محیط کار وجود دارند، به عنوان مبنای انگیزش استفاده نمایند. عدم وجود یا کیفیت پایین عوامل بهداشتی می تواند منجر به عدم رضایت نیروی کار شود. وقتی مدیران عالی سازمان عوامل بهداشتی رضایت بخشی در سازمان ایجاد نمودند، آنها می توانند بر روی عوامل انگیزشی متمرکز شوند.

یک نکته حائز اهمیت این است که تقریبا همه مدیران قدرت افزایش انگیزه در محیط کار را دارند. آنها می توانند با دادن مسئولیت بیشتر به کارکنان، تقدیر از موفقیت های آنها و ایجاد روحیه موفقیت در افراد، باعث افزایش انگیزه در آنها گردند. کارکنان برانگیخته شده باور خواهند داشت که بر روی شغل خود کنترل دارند و این باور می تواند به عنوان عاملی اساسی در مدیریت تیمی، توانمندی سازی و کارآفرینی موثر بواقع شود.5 یکی از مشکلات سازمانهای دولتی در ایران، پایین بودن میزان حقوق کارمندان است و از آنجا که حقوق و مزایای شغلی یکی از عوامل نگهدارنده است، تلاش برای ایجاد انگیزه در کارکنان و افزایش بهره وری، پیش از ترمیم حقوق کارکنان نتیجه ای را به دنبال نخواهد داشت.


 

نظریه دو عاملی انگیزش- بهداشت( هرزبرگ)

هرزبرگ وهمکارانش بعد از انجام تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که خود شغل مهمترین عامل ایجاد انگیزش در محل کار است.

هرزبرگ دو دسته محرّک را که موجب رضایت یا عدم رضایت شغلی می شد مطرح کرد : عوامل برانگیزننده و عوامل حفاظتی (بهداشتی). عوامل برانگیزاننده سبب ارتقای کارکرد و نگرش می شد.عوامل حفاظتی (بهداشتی ) فقط روحیه و کارآیی را حفظ می کرد.


 

عامل بهداشت : کلمه ی بهداشت در اینجا به معنای پزشکی یعنی پیشگیری کننده است عوامل بهداشتی به نیازهای سطح پایین مربوط می شود.عوامل بهداشتی شامل عوامل محیط کارمی باشندازقبیل: دستمزد, امنیت شغلی,شرایط کار, روابط متقابل,کیفیت سرپرستی,خط مشی ها,اداره امورسازمان عوامل

بهداشتی درایجاد انگیزه تاثیرندارند وظیفه ی اصلی عوامل بهداشتی ممانعت ازنارضایتی شغلی است.

عوامل بهداشتی شامل نیازهای سطح پایین است که درمقایسه با نیازهای مازلو جزیی ازنیازهای زیستی (دستمزد) , ایمنی(امنیت شغلی , شرایط کار) واجتماعی (روابط متقابل )است .

عوامل کاهش استرس های شغلی

استرس های شغلی همواره یکی از عوامل خطرزای سلامتی بوده است که بر کیفیت زندگی خصوصی افراد نیز تاثیر می گذارد. در کلینیک های مشاوره این جمله را زیاد می شنویم که همسرم ناراحتی های کاری اش را با خود به خانه می آورد و تمام دق دلی از همکاران و رئیسش را سر من و بچه ها خالی می کند.
چندی پیش محققان مرکز مطالعاتی پرینستون در امریکا اعلام کردند که ۲۵ درصد از نیروهای کار در امریکا از کارشان ناراضی و حدود ۱۷ میلیون نفر دچار افسردگی هستند. مطالعات نشان می دهد اضطراب و تنش های شغلی باعث بروز فشارخون، بیماری های قلبی، آسم، افسردگی و سردرد در انسان می شود.
این تحقیقات همچنین نشان می دهد که نارضایتی شغلی یا کار در محیط های پراسترس ارتباط مستقیمی با افزایش ضایعات، غیبت، کاهش بهره وری و بروز رفتارهای نابهنجار در کارمندان دارد ضمن اینکه هزینه زیادی برای درمان اختلالات روحی ناشی از اضطراب و استرس های شغلی در کارمندان آسیب پذیر دربرخواهد داشت.
روانشناسان دلایل زیادی را در بروز استرس در محیط کار موثر می دانند که شیفت های کاری خسته کننده و زمان کاری زیاد در راس آنها قرار دارد. یکی از عوامل ایجاد تنش و اضطراب در محیط کار افزایش شیفت های کاری است که موجب خستگی و کلافگی فرد شده و بازده کاری را نیز کاهش می دهد.
شیفت های کاری باعث به هم زدن ساعت بیولوژیک کارکنان شده که پیامد آن بروز خستگی، کج خلقی، بی خوابی، بی اشتهایی، عدم تمرکز و ضعف حافظه است. کارکنانی که به شکلی کم خوابی دارند تولید هورمون سروتونین بدنشان به میزان ۲۰ درصد کاهش پیدا می کند که خود عاملی جهت بروز افسردگی می شود.
کارگران شب کار دو برابر بیشتر نسبت به روزکارها تمایل به کشیدن سیگار دارند و احتمال حمله قلبی بعد از پنج سال در آنها دو برابر می شود. نادیده انگاشتن حقوق کارمندان، عدم رسیدگی به شکایات و پرداخت غرامت های کاری و عدم پرداخت حقوق مناسب و به موقع و برتری گرفتن برخی از کارمندان، تعصبات جنسیتی، مدیریت مستبدانه و تحقیر های جمعی که از سوی مدیریت اعمال می شود، از دیگر عوامل جانبی است که در بروز استرس و اختلالات روانی و نیز تضعیف روحیه کارمندان تاثیر دارد. تنش های شغلی علاوه بر اختلالات روحی باعث ناراحتی های جسمانی هم می شود که خود را به صورت خستگی، بی خوابی، فشار خون، سردرد، ناتوانی در تمرکز و بی اشتهایی نشان می دهد.
برای رهایی از پیامدهای منفی ای که استرس و تنش های شغلی ایجاد می کند، بهترین روش تنظیم یک برنامه منظم کاری همراه با استراحت است. کارهای خود را اولویت بندی کنید. معمولاً این شیوه موفق ترین، موثرترین و رضایت بخش ترین روش برای انجام دادن کارها است. برای سازماندهی امور همچنین کارهای زیادی می توانید انجام دهید مثل اینکه در زمان پاسخگویی به تلفن فقط همان کار را انجام دهید.
با موقعیت های کاری عجولانه برخورد نکنید. زمانی را برای فکر کردن به نحوه برخورد با مسائل اختصاص دهید و شیوه عمل خود را مشخص کنید. مثلاً اینکه صبح ها کدام یک از کارها را انجام دهید و عصر به سراغ نامه ها بروید یا ابتدا کارتان را با خواندن نامه ها شروع کنید.در هر موقعیتی که هستید استراحت را فراموش نکنید حتی اگر به میزان پنج دقیقه در مدت زمان صرف ناهار باشد. قرار ملاقات های روزانه را در دفتر یادداشت کنید و اگر نمی توانید در یک روز به چندین نفر پاسخگو باشید برای روابط خود حد و حدود تعیین کنید.
اطلاعات مربوط به ساعات ملاقات، زمان های اوج کاری، امور شغلی و خانگی را بنویسید. با این روش از نوشتن یادداشت ها بر روی تکه کاغذها که ممکن است گم شوند خلاص شده و همه چیز در یک جا قرار می گیرد.در صورت مواجهه با موقعیت هایی که حالت روحی شما را دگرگون می کند و باعث عصبانی شدن شما می شود به جای داد و قال راه انداختن روش های آرام سازی ذهنی را پیش گیرید.
روش های ریلکسیشن مثل تنفس عمیق کمک بزرگی در کاهش عصبانیت به شما می کنند. همان طور که پشت میز نشسته اید روی صندلی لم دهید، چشمانتان را ببندید، تمام ماهیچه های خود را به حالت آرمیدگی درآورید. این کار را از پاها شروع کنید و ادامه دهید تا تمام ماهیچه هایتان به آرمیدگی برسند.
آن گاه از راه بینی نفس بکشید و به تنفس خود توجه کنید و هنگام بازدم بگویید یک. دوباره نفس بکشید و هنگام بازدم بگویید یک. این کار را ۲۰ دقیقه ادامه دهید. سعی کنید فقط صدای نفس کشیدنتان را بشنوید. تکرار کلمات تاکیدی مثل آرام باش یا سخت نگیر نیز می تواند کمک کننده باشد. این تمرین را هر روز به ویژه زمانی که در موقعیت تنش زا قرار می گیرید، انجام دهید. در موقع عصبانیت افکار مثبت را جایگزین افکار منفی کنید. مثلاً به جای اینکه خود را سرزنش کنید که چرا نتوانستید اموری را که به شما محول شده به نحو احسن انجام دهید، به خودتان امیدواری بدهید که این اتفاق تاثیری در رابطه شغلی شما با رئیس یا همکارتان نمی گذارد و اشتباه یا اهمال کاری شما از طرف مدیرتان قابل درک است.
تیپ شخصیتی همکار یا مدیرتان را بشناسید و روحیه او را درک کنید. این نکته را به خاطر داشته باشید که همیشه آدم ها در یک وضعیت و حالت روحی - روانی نیستند. بعضی از افراد صبح ها سرحال و پرانرژی اند و عصرها خسته. به همین علت عصرها و شب ها ممکن است سطح تحمل شان بسیار پایین باشد و آماده عصبانی شدن باشند. در این گونه موارد بهتر است موضوعات و مسائل حساس بحث برانگیز را در ساعاتی با آنها مطرح کنید که صحبت هایتان با بحث و جدل پایان نپذیرد.